مترجم جهانی زبان سگ

به گزارش علمی نیوز و به نقل از یک کاربر Psychology Today، اخیراً یکی از همکارانم آمد تا از من سؤال بپرسد. او به تازگی از یک دیدار حرفه ای کوتاه از اسرائیل بازگشته بود. به گفته وی، تأسیساتی که وی از آن بازدید کرد دارای یک سیستم امنیتی بود که شامل سگ های نگهبان و همچنین پرسنل انسانی بود. با این حال، سگها به رایانهای متصل بودند که ظاهراً صداهایی را که سگها تولید میکردند ترجمه میکرد تا نگهبانان انسانی بتوانند سطح تهدید، و شاید حتی ماهیت تهدیدی را که مشاهده میکردند، تعیین کنند. همکارم میخواست بداند آیا دانش ما از زبان سگها به حدی رسیده است که اکنون یک مترجم الکترونیکی داریم که میتواند آنچه را که سگهای ما میخواهند بگویند تفسیر کند.
به او گفتم که چند سال پیش به امکان استفاده از رایانه برای تفسیر ارتباطات سگ علاقه مند شدم. من فکر می کردم که وضعیتی که او به آن اشاره می کند ممکن است پیوندهایی با تحقیقات و برنامه هایی داشته باشد که در آن زمان بررسی کرده بودم، زیرا ایده ترجمه الکترونیکی زبان سگ به عنوان بخشی از یک سیستم امنیتی برای اولین بار توسط ایال زهوی، بنیانگذار مطرح شد. فناوریهای حس زیستی در اسرائیل.
استفاده از سگها بهعنوان نگهبان چیز جدیدی نیست، زیرا میدانیم که سگها دید در شب بهتری نسبت به انسان دارند، به علاوه حس بویایی و شنوایی بسیار بهتری دارند. با این حال، زمانی که زهوی در پایگاههای نظامی کار میکرد، متوجه شد که پرسنل امنیت انسانی همیشه نمیفهمند پارس یک سگ خاص به چه معناست. نگهبانان اغلب پارس سگ را بیاهمیت یا بیاهمیت میدانستند - شاید صرفاً پاسخی به گربه یا سگ دیگری که از نزدیکی رد میشد، و به دلیل آن تفسیرهای نادرست، باز هم شکنجهها رخ میداد.
آزمایشگاه تحقیقاتی زهوی از رایانه برای تجزیه و تحلیل 350 پارس سگ مختلف استفاده کرد و خلاصه یافتههای او این است که "سگها وقتی فضای آنها را تهدید میکند، پارس خاصی دارند. فرقی نمیکند از چه نژاد سگ، بزرگ یا کوچک یا چه نژادی باشند. جنسیت ، تنها چیزی که اهمیت دارد این است که آنها در پاسخ به یک موقعیت تهدیدآمیز پارس می کنند.
بر اساس این جستجو، Bio-Sense Technologies DBS را ایجاد کرد که مخفف Dog Bio-Security System است و می تواند در سیستم های امنیتی موجود ادغام شود. ورودی "زبان" از یک حسگر نصب شده بر روی قلاده سگ است که اطلاعات را به گیرنده ای که یک نگهبان انسانی ممکن است تعدادی از سگ ها را زیر نظر داشته باشد، منتقل می کند. داده ها فیلتر شده و از طریق یک فرآیند تحلیلی برای تعیین وضعیت سگ منتقل می شوند. این میتواند شامل کانالهای اطلاعات اضافی مانند ضربان قلب سگ باشد تا تفسیر واضحتر شود و از هشدارهای نادرست جلوگیری شود. نتایج به سه سطح هشدار ترجمه میشوند، چیزی شبیه آنچه که سیستم امنیت ملی با استفاده از رنگها انجام میدهد. در اینجا ممکن است وضعیت "کد سبز" یا "بدون هشدار" داشته باشیم، به این معنی که سگ نگهبان به رویدادهای معمول پاسخ می دهد، "کد نارنجی" یا "هشدار متوسط" به این معنی که فعالیت مشکوکی در مجاورت وجود دارد، و یک "کد" قرمز" یا "هشدار بالا" به این معنی که یک نفوذ به قلمرو سگ رخ داده است.
اگرچه سیستمهای امنیت زیستی سگ میتوانند هزاران دلار هزینه داشته باشند، اما معمولاً فقط یک چهارم هزینه سیستمهای نظارت تصویری است. در زمانی که من به این سیستم نگاه کردم، قبلاً مشخص شده بود که به اندازه کافی دقیق و حساس است تا بتواند کارهای امنیتی مورد نیاز را انجام دهد. اطلاعات این شرکت و گزارشهای رسانهای نشان میدهد که از آن در زندان امنیتی اشل اسرائیل و همچنین برخی از پایگاههای نظامی اسرائیل، آزمایشگاههای تحقیقاتی و تأسیسات آب و همچنین تأسیسات کوچکتر برای مزارع، مزرعهها و گاراژها استفاده میشده است. همچنین در برخی از شهرک های یهودی در کرانه باختری نصب شده بود.
وقتی در مورد این استفاده از رایانه برای تفسیر ارتباطات سگ ها مطلع شدم، با یکی از همکارانم در بخش زبان شناسی دانشگاهم صحبت کردم. در طول گفتگوی ما، او به من اشاره کرد که یکی از شاگردان سابقش روی یک سیستم ترجمه الکترونیکی کار می کرد که بسیار بزرگتر و مفصل تر بود. قرار بود در نهایت معادل «مترجمان جهانی» باشد که در بسیاری از نمایشهای علمی تخیلی مانند پیشتازان فضا به تصویر کشیده میشود - یعنی دستگاهی مبتنی بر رایانه برای ترجمه ارتباطات از هر زبانی، حتی اگر نمیتوانید تشخیص دهید که پیام به کدام زبان است. نظریه پشت این تحقیق این است که در تمام سیستم های زبانی انسان، صداهایی که نشان دهنده احساسات هستند دارای شباهت های خاصی هستند و صداهای مرتبط با افراد، رویدادها و چیزهای خاص دارای اشتراکات قابل توجهی هستند. به عنوان مثال، کلمه "مادر" در بسیاری از زبان ها دارای صدای برجسته "m" است، مانند زبان فرانسوی Mere . مادره ایتالیایی ; مایکا صربی ; هلندی Moede r; ایما استونیایی روسی Ma t; مانا یونانی ؛ هندی ماجی ; ماکواهین هاوایی اردو آمی ; و سواحیلی مززی .
سپس همکارم به این فکر افتاد: «از آنجایی که همه حیوانات از تغییرات کیفیت صدا در ارتباطات خود استفاده میکنند، نمیدانم اگر نمونهای از صداهای سگ در مترجم قرار داده شود، چه اتفاقی میافتد؟»
من با محققی که در یک مرکز تحقیقاتی دولتی در بتسدا، مریلند کار می کرد، تماس گرفتم. ایده تلاش برای ترجمه زبان سگ ها او را مجذوب خود کرد. با این حال، او برخی نکات احتیاطی را اضافه کرد.
او توضیح داد: «اول، شما باید درک کنید که مترجم یک کار در حال پیشرفت است و هنوز تا کامل شدن فاصله دارد. «این به خودی خود تک تک کلمات را تفسیر نمی کند، بلکه سعی می کند آنها را در متن صداهای کلمه قبل و بعد از آنها قرار دهد. سپس مجموعهای از کلمات نامزد را ارائه میکند و یکی را انتخاب میکند که احساس میکند محتملتر است. این بدان معنی است که شما اغلب جملات غیر دستوری دریافت می کنید، اما در مرحله ای که اکنون در آن هستیم، حداقل می توانید معنای کلی آنچه را که شخص می گوید انتخاب کنید. از آنجا که به یک زمینه نیاز دارد، من برای کار کردن به گفته ای نیاز دارم که حداقل 30 ثانیه ادامه داشته باشد.
سی ثانیه زمان زیادی برای کمی زبان سگ مداوم است، با این حال، یک سگ بود که من برای مدت کوتاهی با او زندگی کرده بودم و همیشه "صحبت می کرد". او یک کاوالیر کینگ چارلز اسپانیل به نام امی بود که وقتی هفت سال از عمرش گذشته بود مال من شد. او قرار بود هدیه ای برای والدین من باشد که سگ بالغی می خواستند که قبلاً آموزش های اولیه داشته باشد. امی نزدیک به یک ماه با من ماند و من برای حمل و نقل او از ونکوور به فیلادلفیا هماهنگ کردم. او بهترین سخنور سگ بود و در خانه قدم میزد و مونولوگهای سگی-ترکیبی از پارس، ناله، صداهای کوچک یودلینگ، غرغرهای آهسته و غیره را بیان میکرد. فقط برای سرگرمی، یکی از «سخنرانیهای» او را ضبط کرده بودم تا با یک توضیح کمدی برای والدینم تلفنی پخش کنم که این فهرستی است که امی میخواهد برای آماده شدن برای ورودش انجام دهند.
نواری را که بنا به دلایلی نگه داشته بودم، کندم و فرستادم تا ترجمه شود. یک هفته یا بیشتر بعد، ایمیلی دریافت کردم که تا حدی میگفت: «وقتی آن را از طریق مترجم گذاشتم، در ابتدا برایم معنی نداشت. با این حال، وقتی مدتی به آن نگاه کردم، مشخص شد که این فقط یک نثر مستقیم نیست، بلکه واقعاً شعر است. بنابراین من این آزادی را گرفتم تا آن را به روشی که فکر می کنم تجزیه و تحلیل کنم.»
این شعر امی است:
کمدهای شاد با گربه های تنبل بیسکویت در حال سقوط صحبت می کنند.
توله سگ های سایه با موسیقی آفتاب می رقصند.
رویای گرم با صدای بلند در طول روز می گذرد.
من متقاعد نشده ام که چیزی در این «ترجمه» معتبر باشد. با این حال، یک شعر آزاد در مورد بیسکویت ها، گربه ها، توله سگ ها و چرت های روزانه می تواند همان چیزی باشد که یک سگ پیر ممکن است در حالی که شاد و با صدای بلند در طول روزها سرگردان است، درباره آن بخواند.